کسب سواد عاطفي و ارتباط آن با روابط زناشويي ( قسمت اول)

کسب سواد عاطفي و ارتباط آن با روابط زناشويي ( قسمت اول)

 


تعريف سواد عاطفي چيست؟ تأمين نيازهاي عاطفي طرفين نقش بسيار مهمي را در بهبود روابط زناشويي دارد . ارتباط سواد عاطفي با روابط زناشويي چيست؟

کارشناس : رابطه ي زناشويي دو بُعد دارد :

1-    بُعد فيزيکي : اين بُعد ، همان بُعد فيزيولوژيکي رابطه ي زناشويي است.

2-    بُعد رواني : اين بخش بر روي بخش ارضاء فيزيکي بسيار تأثيرگذار است .

زماني که سال‌هاي زيادي از آغاز زندگي زناشويي زن وشوهر مي‌گذرد ، بي‌اختيار بُعد فيزيکي جايگاهش را نسبت به روزهاي آغازين رابطه از دست مي دهد و تنها چيزي که تقويت کننده ي ارضاء در رابطه ي زناشويي است بُعد رواني رابطه ي زناشويي است . در حقيقت  بُعد رواني هم براي آقايان و هم براي خانم ها زيربناي عاطفي قرار خواهد گرفت . براي مثال زن وشوهري را در نظر بگيريد که 30 سال از آغاز زندگي زناشويي آنها مي گذرد و در حال حاضر ، خانم 53 سال سن دارد ، ديگر جنبه ي فيزيکي براي مرد تأمين کننده ي رضايت نيست . بالاخره با افزايش سن ، تغييراتي در فيزيک بدن ايجاد مي شود که بي اختيار اگر جنبه هاي عاطفي و رواني وجود نداشته باشد ، آن ميزان لذت لازم ايجاد نمي‌شود . به همين جهت حتي در همان سال ها ، بُعد عاطفي و رابطه‌ي عاطفي بين زن و شوهر ، يک رابطه ي زناشويي رضايت بخش را بين يک خانم و آقاي مسن به ارمغان مي آورد . اگر رابطه ي عاطفي مناسبي بين زن وشوهر حاکم نباشد ، به تدريج لذت رابطه ي زناشويي کاهش مي يابد ؛ زيرا اگر فقط به جنبه ي فيزيکي و جنبه ي جسماني رابطه توجّه شود ، به تدريج جذابيت روزهاي آغازين از بين خواهد رفت.

 بنابراين رابطه‌ي عاطفي نقشي بسيار مؤثر و مستقيم در برقراري رابطه‌ي زناشويي دارد . به ميزاني که دو نفر همديگر را دوست دارند و رابطه‌ي عاطفي قوي را با هم تجربه مي نمايند، مي‌توانند از رابطه‌ي زناشويي لذت بيشتري ببرند .

رابطه ي عاطفي به آگاهي هايي که طرفين از برقراري رابطه ي عاطفي دارند بسيار وابسته است . اغلب اوقات افراد به دليل بستر خانوادگي ، بي اختيار ممکن است سواد عاطفي نداشته باشند ؛ يعني خيلي نديده باشند و ياد نگرفته باشند . بعضي از انسان ها در ابراز عواطف خود ضعيف هستند  . براي مثال هيچ گاه نمي توانند ابراز محبت کنند يا قربان صدقه ي طرف مقابل بروند . هيچگاه نمي توانند طرف مقابل را تعريف و تمجيد نمايند. گاه براي بعضي از والدين سخت است که براي فرزندانشان هم ابراز عاطفه نمايند و فکر مي‌کنند براي ابراز دوست داشتن به فرزندشان بايد براي او هديه اي خريداري کنند ؛ ولي نمي توانند او را صميمانه صدا کنند . اين افراد آموزش لازم را در خانواده نديدند و فکر مي‌کنند کلمات محبت آميز خالي از عواطف هستند ؛ در حاليکه افراد اگر کسي را دوست دارند بايد در رفتار و کلامشان دوست داشتن را نشان دهند .

اغلب آقايان به دليل غرور و چهارچوب جدي و منطقي که دارند ، در روابط زناشويي خود ، حس عاطفي لازم را به همسرشان منتقل نمي کنند . گاهي زمزمه هاي عاشقانه در حين رابطه ي زناشويي در زير گوش همسر بيان مي شود . به همين جهت زمانيکه در طول روز و اوقات ديگر ، ابراز عاطفه نمي‌شود ، همسران اين مردها ، احساس مي کنند دچار سرخوردگي عاطفي شدند و فکر مي کنند در آن لحظات رابطه ي زناشويي که با کلمات محبت آميز خطاب قرار داده مي شوند ، فقط به خاطر خود طرف مقابل است و احساس مي کنند تنها وسيله اي ، براي ارضاء نيازهاي همسرشان  هستند. فکر مي‌کنند چون همسرش در حين رابطه مهارت ابراز احساسات و کلمات محبت آميز را دارد ، پس اگر در طول روز بيان نمي کند ؛يعني او را دوست ندارد. به خاطر داشته باشيد نجواهاي عاشقانه در حين رابطه‌ي زناشويي ، لذت جنسي را بيشتر مي‌کند و زمانيکه در اوقات ديگر وجود نداشته باشد سبب ناراحتي طرف مقابل مي شود . اين موضوع در خانم ها هم به چشم مي خورد . انسان هاي کم رو و خجالتي ، بطور معمول در حين روز نمي توانند ابراز علاقه کنند ؛ ولي در لحظات خاص و هنگامي که در هنگام برقراري رابطه ي زناشويي هيجاني مي شوند ، مي توانند ابراز عاطفه کنند و سبب مي شود همسر آنها احساس سرخوردگي کند . اين اتفاق باعث مي شود طرف مقابل  فکر کند همسرش خود او را دوست ندارد و تنها خودش را دوست دارد و چون در حين رابطه خودش لذت مي برد ، برايش عزيز مي گردد و کلمات عاطفي برايش به کار مي برد .

توصيه مي شود اگر مهارت ابراز احساسات عاطفي را نداريد ، تلاش کنيد آن را به دست بياوريد و برچسب نتوانستن به خود نزنيد ، باورهاي غلطي مانند « اين سخن ها ، لوس بازي است و اگر شخصي،کسي را دوست داشته باشد در عمل نشان مي دهد .» را از ذهن دور کنيد . براي بهبود و استحکام روابط خود ، کلمات زيبا و عاشقانه را هم در طول روز  و هم هنگام برقراري ارتباط زناشويي به کار ببريد .

ابراز عواطف ، بخشي از هوش هيجاني انسان هاست . انسان هايي که هوش هيجاني بالايي دارند ، در برقراري رابطه ي عاطفي بسيار قوي تر هستند . يکي از مؤلّفه هاي برقراري رابطه ي عاطفي ، ابراز عواطف است . هوش هيجاني ، يک متغيّر محيطي است و تحت تأثير محيط پرورش مي يابد . اگر هرکدام از زوجين به دلايل خانوادگي ، فرهنگي و شخصيتي ، ابراز عواطف را نياموخته  است ، حتماً در جهت کسب اين مهارت قدم بردارد و آن را بياموزد .

مجموعه عواملي که سبب شکل گيري هوش هيجاني مي‌شوند را چگونه مي توان شناخت ؟ چگونه مي توان سواد عاطفي را کسب کرد ؟

کارشناس : مهارت ابراز عاطفه دو بُعد دارد  :

1-    بُعد علمي

2-    بُعد عملي

افراد ، بُعد علمي را بايد از راه مطالعه کسب کنند . کتاب هاي هوش هيجاني بسيار در بازار کتاب موجود است. ابتدا بايد فرد آگاه شود که  هوش هيجاني چيست ؟ چه ماهيتي دارد ؟ هوش هيجاني چه مؤلّفه هايي دارد ؟ و سپس مي تواند اين اطلاعات را مانند يک مهارت در مکان هاي مختلف تمرين کند. براي مثال معمولاً در کلاس هاي بازيگري بر روي اين مهارت بسيار کار مي کنند ؛ يعني نوع نگاه کردن و روش انتقال احساس از نگاه ، لحن کلام و فراز و فرودهاي آن ، تأکيد بر روي بعضي کلمات و يا زبان تَن ، چيزهايي هستند که در کلاس هاي بازيگري به شکل تخصصي آموخته مي شوند . در واقع فقط براي بازيگر شدن به کلاس هاي بازيگري و تئاتر نياز نيست ، گاه براي کسب بُعد رفتاري و عملي هوش هيجاني مي توان به اين کلاس ها مراجعه کرد . در اين کلاس ها مي توان فُرم حرف زدن را آموخت و بر کلام و زبان تَن تسلط پيدا کرد .

در اين مرحله مي توان ابراز عاطفه را به شکل ابعاد مختلف کلامي و زبان تَن آموخت و در زندگي به کار برد . مهارت ابراز عاطفه مانند مهارت هاي ديگر است .  مثلاً مهارت رانندگي را مي توان با تمرين و ممارست ، به تدريج ياد گرفت .تصويري که افراد از خود دارند ، لزوماً با واقعيت منطبق نيست . براي مثال فُرم نگاه بعضي از افراد تيز است ؛ يعني نوع نگاه آنها به گونه اي است که به نظر افراد غريبه ، عبوس و بداخلاق به نظر مي رسد ، اما اين فُرم نگاه آنهاست .

در مثالي ديگر بعضي افراد به زبان تن ( Body Language )خود مسلط نيستند ؛ يعني نمي دانند در هنگام صحبت ، چه مدلي مي شوند . به همين جهت تا زماني که فرد تصويري را که ديگران از او مي بينند ، نبيند و نشناسد ، در بروز احساسات موفق نخواهد بود و اين گونه نيست که احساس از دل بلند شود و لاجرم بر دل بنشيند .

تفاوت بين انسان هايي که هوش هيجاني بالاتري دارند و انسان هايي که هوش هيجاني متوسط دارند اين است که افرادي که هوش هيجاني بالاتري دارند ، خيلي خوب بر حرکات خود مسلّط هستند و با به کار بردن هرکدام از حرکات به مقصود خود مي رسند .

قدم اول در کسب سواد عاطفي آگاهي در مورد خود است . براي حل اين مشکل به افراد توصيه مي‌شود با دوربين هاي فيلم برداري در محيط هاي مختلف ، خود را مانيتور کنند و سپس خود را ببينند . با اين کار مي توانند متوجّه شوند که افرادي که با آنها نشست و برخاست مي کنند چه مي بينند .  اغلب در لحظه ي آغاز تغيير رفتار ، انگشت شخص به طرف مقابل است و هيچگاه فکر نمي کند که اگر خودش تغييري کند ، رابطه تغيير مي يابد .  در قدم اول ، افراد بايد درباره ي خود ، زبان تن و رفتارها ، شخصيت روزمره شان اطلاعاتي را کسب نمايند، سپس اين اطلاعات پايه را در جهت رابطه ي عاطفي عميق تر پرورش دهند .

براي مثال فرد مي فهمد تُن صدايش خشک است و فراز و فرود کلام را به کار نمي برد . متوجّه مي شود زمانيکه به همسرش مي گويد : « خيلي دوستت دارم.» هيچ احساسي در کلامش نيست و پيامي را منتقل نمي کند ، در نتيجه نمي تواند تأثيري بر همسرش بگذارد. اما فرد ديگري فقط با صدا کردن همسرش، رابطه‌ي عاطفي عميقي را به همسرش منتقل مي‌کند. افراد حتماً بايد واژه‌ها را بشناسند. نوع ابراز علاقه‌اي که فرد به فرزندش نشان مي‌دهد با نوع ابراز علاقه‌اي که فرد به همسرش ابراز مي‌دارد متفاوت است. بنابراين دامنه‌ي لغات عاطفي را غني نمائيد . مجموعه ي اين عناصر و متغيّرها را مي توان در کلاس هاي بازيگري آموخت و يا از اطرافيان الگوبرداري کرد .

به غير از مسائل ارگانيک و فيزيولوژيک ، مسائل رواني ، پايه اي ترين اصولي است که خانواده ها بايد بدانند و به کار بگيرند .بسياري از اوقات افراد در داستان سواد عاطفي ، نقش مناسب براي رابطه‌ي عاطفي را فرا نگرفته اند. بطور مثال اکثر اوقات، آقايان يا خانم ها براي همسرشان نقش پدري يا مادري ايفا کرده و نام آن را احساس عاطفي مي نهند . اين اتفاق بيشتر در بين خانم ها رخ مي دهد و آنها براي همسرشان نقش مادري را ايفا مي نمايند؛ زيرا حس مادري يک حس غريزي در جنس مؤنث است و خيلي راحت از قوه به فعل در مي‌آيد . اين جنس از عواطف ، بسيار تخريب کننده است و سبب مي شود کشش جنسي از بين برود . زماني که همسر فرد برايش يادآور پدر يا مادر اوست و چون انسان نسبت به پدر و يا مادرش کشش جنسي ندارد ، اولين آسيب به رابطه ي زناشويي وارد مي شود .

در زماني که افراد سواد عاطفي لازم را ندارند و نمي دانند ابراز محبت به همسر ، ابراز عاطفي مادرانه نيست ، لازم نيست براي ابراز دوست داشتن به همسر براي او نقش مادري ايفا نمايند.به عنوان قاعده ي کلي به خاطر داشته باشيد ، هرگونه توجّه عاطفي که براي همسر ، يادآور توجّه عاطفي پدر يا مادر او باشد مي تواند سبب ايجاد فاصله‌ي جنسي در بين زوجين شود ؛ زيرا افراد نسبت به والدينشان کشش جنسي ندارند. به همين دليل قطع به يقين افراد بايد بر اين موضوع مسلّط باشند و در ابراز عاطفه و رابطه ي عاطفي به جاي نقش ولي – فرزندي براي همسرشان نقش همسري را ايفا نمايند.


زمان انتشار: سه شنبه 06 اسفند 1392 (10 سال قبل)
تعداد بازدید: ۱۷۷۱۳