روابط زناشويي مناسب

روابط زناشويي مناسب و شناسايي نوع رابطه ي زناشويي متناسب با زندگي فردي

 


رفتار جنسي، لذت جنسي را تعيين مي‌کند . باورِ غلط رايج اين است که ساختار و ساختمان اندام جنسي، لذت جنسي را تعيين مي‌کند در حاليکه رفتار جنسي‌، لذت جنسي را تعيين مي‌کند‌. از آنجاييکه رفتار جنسي مثل تمام رفتارهاي انسان نشأت گرفته از تيپ شخصيتي انسان است ، دو نفر (مرد و زن)  بايد قبل از ازدواج دقت داشته باشند که تناسب شخصيتي لازم را داشته باشند . زيرا تناسب شخصيتي، در واقع تناسب رفتار جنسي را ايجاد مي‌کند و در نتيجه منجر به لذت جنسي بيشتر مي شود . تحقيقات ثابت کرده است 85 درصد رضايتمندي زناشويي به رابطه ي زناشويي و لذتي که زن و شوهر از رابطه‌ي خود دارند وابسته است . اما طبيعتا سوال اينجاست که اگر زوجي ازدواج کردند و تناسب شخصيتي و در نتيجه تناسب رفتار جنسي هم ندارند و طبيعتا لذت جنسي لازم را هم نمي برند  و به همين دليل کم کم روابط زناشويي آنها به سردي کشيده است ، حال چه بايد بکنند؟. در اين برنامه براي حل اين مشکل ، صحبت مي شود و راهکارهاي حل اين مشکل مطرح مي شود .

خانمي اظهار کرده است که همسرش در رابطه ي زناشويي ، توقعاتي را مطرح مي کند که خانم با توجه به آموزش ها و مهارت هايي که از جامعه و خانواده اش کسب کرده است ، نمي تواند  توقعات همسرش را برآورده نمايد . شايد همسر خانم در حال مقايسه ي خود با ديگران ، به اين توقعات رسيده باشد . دريافت و شناخت آنها از رابطه ي زناشويي با هم متناسب نيست . حال فرض بر اين است که دريافت و شناخت دو نفر از رابطه ي زناشويي يکسان و متناسب نيست . بر اساس اين سوال ، خانواده‌هايي که بر اساس اين فرض در حال زندگي هستند چگونه مي‌توانند روي سبک رفتاري خودشان در رابطه ي زناشويي،  تغييري را ايجاد نمايند؟

در خصوص مشکل ذکر شده دو حالت را مي توان براي آقا متصور شد ؛ البته اين مورد جنسيت بردار نيست و فرقي ندارد .ممکن است حقيقتاً خانم در روابط زناشويي لذت لازم را به همسرش تاکنون انتقال نداده است . در حقيقت آن لذت و رضايتمندي کامل کسب نشده باشد و به همين دليل همسرشان راه هاي جديدي را پيشنهاد مي دهد تا شايد به رضايت کافي دست پيدا کند .

در اغلب موارد خانم ها به علل فرهنگي ، در چهارچوبي زندگي مي کنند و متأثر از آن فرهنگ و چهارچوب فکر مي‌کنند که در بستر شب نيز بايد همانگونه که در طول روز هستند ، رفتار نمايند . در حقيقت مجموعه رفتارهايي را نمي پسندند و خود را قادر به انجام آن نمي دانند . راهکار شما براي تغيير سبک زندگي اين افراد چيست ؟

در فرهنگ اجتماعي ما ، گفتگو درباره‌ي روابط زناشويي ، بي شرمي محسوب مي شود در حاليکه زندگي همين است زيرا 85 درصد زندگي به روابط زناشويي بر مي گردد .مثلا  اگر فردي راجع به نيازهاي جنسي‌اش صحبت کند آدم بد محسوب مي‌شود و اينگونه استنباط مي شود که زندگي را بي‌ارزش مي بيند. در حقيقت اين گونه تلقي خواهد شد که  اگر فردي مشکلش را در روابط زناشويي بازگو نمايد انسان سطح پايين و سطحي نگري است.

بخش مهمي از زندگي و ازدواج، روابط زناشويي است که بايد از آن استفاده نمود و نيازهاي فيزيکي، معنوي و روحي را از اين طريق برطرف کرد. در مرحله‌ي اول بايد به خاطر داشته باشيد که بخش مهمي از رابطه‌ي زناشويي برقراري رابطه‌ي مناسب زناشويي و ارضاء جنسي است .

بنابراين بايد روي بُعد فرهنگي کار شود و  به آموزش مطلوب درخصوص روابط زناشويي پرداخته شود  چراکه در خانواده‌ها آموزش لازم به فرزندان داده نمي‌شود و گاهاً فرزندان  تا شب ازدواج ، اطلاعات لازم را حداقل از منابع امن مانند پدر و مادر ، معلمان و اساتيد کسب نمي کنند. و متأسفانه گاهي به دليل نياز و کسب آگاهي،  از منابع نا‌امن و نادرست اقدام به کسب اطلاعات مي نمايند و در نتيجه سبب ايجاد آسيب‌ها و توقعات نابه جا مي‌شوند. زيرا منابع ناامن روابط زناشويي سالم را آموزش نمي دهند و در واقع  به آموزش روابط غيرطبيعي مي پردازند، لذا خيلي خوب است که والدين به فرزندان آموزش لازم را بدهند.

 اگر فردي ازدواج کرده و اطلاعات لازم را ندارد، موظف است براي رضايتمندي همسرش، اطلاعات لازم را کسب نمايد. وي مي‌تواند با مراجعه به يک پزشک (Sexologist)، آموزش‌ها و مهارت‌هاي قبلي خود را مطرح و براي کسب مهارت‌هاي جديد و مناسب نيز تلاش نمايد ؛ يعني يک همسر، هم از نظر شرعي و هم از نظر عقلي در مقابل انتظارات همسرش پيرامون روابط زناشويي موظف است و بايد تکليف خود را انجام دهد و نمي توان گفت که همسر توقعات نابه جا دارد . توقعات همسر کاملا  به حق است و بايد براي تأمين خلأهاي آموزشي از منابع امن و درست تلاش شود .

قدم اول اين است که همسران بدانند بخش مهمي از زندگي و ازدواج ، رابطه ي زناشويي است . بايد منابع معتبري را براي کسب مشاوره و برقراري رابطه ي زناشويي مناسب انتخاب نمايند.

منابع معتبري که همسران در صورتيکه در برقراري رابطه‌ي زناشويي رضايتمندي ندارند و مي‌توانند از آنها جهت تغيير در سبک رابطه زناشويي استفاده و اطلاعات کسب نمايند را معرفي فرمائيد.

بايد کتاب‌ها ، CDهاي آموزشي مناسب در اين حوزه توسط مخصصين اين حوزه نوشته ، تهيه و در جامعه ارائه شود .

پزشکان  Sexologist يا رفتارشناسان جنسي را در چه رشته هايي مي توان جست و جو کرد؟

پزشک Sexologist ، روانشناس ها و روانپزشک هايي هستند که در حوزه Sexology تخصص و آموزش لازم را کسب کرده‌اند . متأسفانه کتاب ها و CD هاي آموزشي کافي و مناسبي را در اين حوزه موجود نيست ؛ البته کتاب ها و CDهاي آموزشي کما بيش وجود دارند اما در سطحي نيستند که بتوانند تمام سوالاتِ افرادي که نياز دارند مهارت ها و آموزش هاي لازم  را کسب نمايند . بهترين کار ، مراجعه در حد يکي ، دو جلسه به روانشناساني است که بتوانند به آنها آموزش رفتار جنسي بدهند و يا روانپزشک‌هائي که Sexologist هستند و مي توانند اختلالات اين افراد را حل نمايند. زيرا گاهي افراد به دليل اختلالاتي که با آن مواجه هستند  به رضايتمندي زناشويي نمي‌رسند و اين در حاليست که اين اختلالات حتما بايد تحت درمان پزشکي قرار بگيرد .

براي مثال اختلالاتي مانند «واژينيسموس و زود انزالي» مي تواند منجر به عدم رضايتمندي شود که با توجه به اينکه اين بيماريها در حوزه‌ي روان پزشکي است، حتما بايد يک Sexologist مشکل را درمان نمايد . اما در حوزه ي آموزش رفتارهاي جنسي مي‌توانند به روانشناساني مراجعه نمايند که در حوزه‌ي روابط زناشويي هم کار مي کنند و هم آموزش مي دهند.

تصور بيشتر افراد اين است که داراي مشکل فيزيکي بوده  و دنبال اصلاح  آن  هستند . بطور مثال فرد چاقي ممکن است از نظر رواني مشکلاتي را در رابطه‌ي زناشويي و جنسي براي فرد ايجاد نمايد، اکثر مشکلاتي که در جامعه‌ي ما ديده مي شود آيا از ديدگاه روانشناختي بايد حل شود يا بايد از بعد فيزيکي و جسمي مورد بررسي و درمان قرار گيرد؟

باور غلط رايج اين است که لذت جنسي نشأت گرفته از شکل ، اندازه و ساختمان اندام تناسلي است در حاليکه لذت جنسي به رفتار جنسي باز مي‌گردد . اما بر اساس اين باور غلط اکثر افراد خود را به تيغ جراحي مي سپارند تا بتوانند تغييراتي را در ساختمان و ساختار فيزيولوژيک اندام تناسلي خود ايجاد و به لذت جنسي دست يابند. البته گاهي اختلال ومشکل در ساختمان و فيزيولوژي اندام تناسلي وجود دارد که در اين صورت بايد درمان شود.  براي مثال بيماري واژينيسم را بايد درمان کرد تا فرد دچار درد موضعي در آن ناحيه نشود . فرد براي درمان اين بيماري بايد به متخصص مربوطه مراجعه نمايد. اما گاهي همين بيماري واژينيسم متاثر از مسائل رواني است ؛ يعني خانم در صورتي که برانگيختگي‌ها و آمادگي‌هاي لازم روحي‌اي را که يک خانم در حين ورود به مرحله‌ي ازدواج بايد داشته باشد را دارا نباشد دچار واژينيسم خواهد شد . بخش زيادي از بيماري واژينيسم به مسائل رواني بر مي گردد.

گاهي اوقات اختلالات فيزيکي و ساختاري وجود دارد که آنها را بايد کاملا در حوزه ي پزشکي درمان کرد . براي مثال خانمي که چندين سال است که يائسه شده و نياز دارد از کرم هاي موضعي استروژن جهت دردناک بودن ارتباط جنسي استفاده نمايد و و عوارض ناشي از يائسگي را حل نمايد، با يک درمان فيزيکي مناسب مي تواند رابطه ي جنسي خود را به صورت قبل حفظ کند .

اگر بخش پزشکي اين مسئله (وجود مشکل در ساختار اندام تناسلي) را درحاليکه حوزه‌ي کمي را شامل مي‌شود کنار بگذاريم، زيرا معمول اين است که همه افراد طبيعي هستند مگر کسي که واقعا مشکل داشته باشد، مشاهده مي‌شود براساس باورهاي غلط ، اتفاقاتي شبيه جراحي براي زيبايي هاي ساختار اندام تناسلي، زياد ، رايج و جاري است و تصور مي‌شود با اين عمل لذت زناشويي افزايش مي يابد ، اما تا زمانيکه همسران رفتار جنسي متناسب با يکديگر را نداشته باشند، در لذت زناشويي تغييري ايجاد نخواهد شد.

در خيلي از موارد افراد به دنبال جراحي‌هاي زيبايي صورت مانند جراحي زيبايي بيني مي روند تا مشکل عدم لذت در رابطه ي زناشويي خود را حل نمايند . تصور مي‌کنند که اگر بيني آنها جراحي زيبايي شود مي توانند مشکل رابطه ي زناشويي خود را حل کنند .  افرادِ بسياري خود را به تيغ جراحي مي سپارند و پروتزهاي سينه و لگن را انجام مي دهند و فکر مي کنند به اين صورت لذت جنسي بيشتر مي شود ؛ در حاليکه حتي اگر در اوج استانداردهاي غلط تبليغاتي هم قرار بگيرند ولي رفتار جنسي مناسبي را نداشته باشند،  لذت زناشويي مناسبي را در رابطه ي زناشويي تجربه نخواهند کرد .

براي همين است که اگر بخواهيم يک زوجي را که از رابطه ي خودشان رضايت کافي دارند با زوجي که رضايت ندارند مقايسه کنيم ، در حاليکه زوجي که رضايت کافي ندارند از نظر فيزيکي  نيز شرايط بهتري را نسبت به زوج ديگر دارند . زوج اول موفق تر هستند . خانواده ها به خاطر داشته باشند با شناخت بيشتر از هم و آموزش و شناخت رفتار جنسي مناسب بدون جراحي هاي بي جا و نامناسب خيلي از مشکلات را مي توانند حل نمايند. آيا نکات ديگري وجود دارد ؟ لطفاً آنها را  نام ببريد.

گاهي زوجي بدون داشتن استانداردهاي تبليغاتي فيزيک روابط زناشويي ، رضايتمندي خيلي زيادي را از روابط زناشويي خود دارند اما زوج ديگري علي رغم داشتن  اوج ايده آل ها، از روابط زناشويي خود رضايتمندي زيادي ندارند . براي مثال زن و شوهرهايي را در نظر بگيريد که به علت مشکلات در زندگي در ازدواج اول خود به جدايي رسيده اند و حال مجدد ازدواج کرده اند . اين اشخاص به دليل تجربه ي قبلي اظهار مي‌کنند که در ازدواج اول لذت کافي نمي بردند اما در زندگي جديد به دليل تغيير رفتار جنسي، لذت جنسي ديگري تجربه مي شود . زيرا تعامل بين همسران در زندگي جديد بهبود يافته و باعث شده از شخص قبلي ، انسان ديگري ساخته شود .

دقت داشته باشيد رفتار جنسي مناسب را متناسب با همسر خود که با تعامل مناسب بين همسران  صورت مي گيرد آموزش ديده  و اطلاعات لازم کسب شود تا منجر به  روابط زناشويي رضايت بخش گردد.

حال اگر زن و شوهري مشکل دارند: براي مثال خانمي اظهار مي‌کند به دنبال روابط عاشقانه است و بسيار دوست دارد در طولاني مدت همسرش با او معاشقه داشته باشد تا او بتواند به لذت جنسي لازم دست يابد ؛ در حاليکه همسرش فردي هيجاني است که دوست دارد با هيجان با وي برخورد کند،  خواستار روابط زناشويي پرشور و انرژي است، گاهي اوقات در زير گوش زمزمه هايي مبني بر طلب کردن رفتاري است که نشان از پرشور و هيجان بودن اوست، گاهي همسرش مي خواهد کارهايي را از قبيل دويدن ، فرار کردن و يا نشستن انجام دهد تا شور و هيجاني را در رابطه ايجاد کند .

نکته ي مهم اينجاست که وقتي افراد ازدواج مي کنند و در کنار هم قرار مي گيرند  بايد بياموزند که علاوه بر اينکه از لذت و رضايت خود لذت مي برند بايد از لذت بردن همسرشان هم لذت ببرند و تلاش  نمايند با همين انگيزه تمام کارهايي را که براي همسرشان لذت بخش است انجام دهند زيرا انعکاس آن به رابطه ي بين طرفين بر مي گردد ؛ يعني از چند بار برقراري رابطه ي زناشويي حداقل دو بار آن را به آنچه که همسر مي خواهد اختصاص دهند زيرا روي روابط دو طرف اثرگذار خواهد بود .

 در يک روابط نظير به نظير دفعاتي را يک طرف به ميل همسرش رفتار کند و به دفعاتي طرف مقابل به ميل همسرش رفتار کند ؛ يعني وقتي که به ميل خود فرد رفتار مي شود از رضايتمندي خود لذت ببرد و زمانيکه مطابق ميل همسرش رفتار مي شود از رضايتمندي همسرش لذت ببرد  . با انعطاف روابط زناشويي گرم و رضايت بخشي را تجربه خواهند کرد .

آرامشي را که بايد از رابطه ي زناشويي و اصلي تر از آن از رابطه ي خانوادگي و ازدواج حاصل شود ، آرامشي دو جانبه است .85 درصد رضايتمندي زناشويي به رابطه ي زناشويي بر مي گردد ؛ يعني اگر به روابط زناشويي رسيدگي و توجه شود و در جهت ارتقا کيفيت تلاش شود مي توان هر مشکل ديگري که در 15 درصد مابقي است را حل و يا تحمل کرد .

توجه به رابطه‌ي زناشويي هم مانند ساير بخش‌هاي زندگي مشترک ، اهميت خاص خودش را دارد . خواسته هاي معقول همسران در رابطه ي زناشويي مي‌تواند با کسب آموزش از منابع موثق تأمين و در نهايت آرامشي را که هدف نهايي زندگي مشترک است  به همراه  داشته باشد.

منبع : هفته نامه سلامت 

 

نویسنده : الهه رضائیان


زمان انتشار: دوشنبه 05 اسفند 1392 (10 سال قبل)
تعداد بازدید: ۸۶۱۳